۷۶ نتیجه برای فلزات
حیدر عباسزاده، مریم محمدی روزبهانی، سهیل سبحان اردکانی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: آلایندههای منتشرشده از صنایع در صورت ورود به زنجیر غذایی میتواند سلامت انسان را با مخاطره جدی مواجه کرده و از اینرو پایش محیطی آنها ضروری بهنظر میرسد. لذا، این پژوهش با هدف ارزیابی قابلیت پایش زیستی فلزات سنگین (آهن، سرب و کادمیوم) توسط برگ درختان کنار و کهور مستقر در حاشیه یک مجتمع فولاد در سال ۱۳۹۵ انجام یافت.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی پس از تعیین ایستگاههای نمونهبرداری، ۹۰ نمونه از برگ درختان کنار و کهور و همچنین ۹۰ نمونه از خاک موجود در پای درختان برداشت شد. پس از آمادهسازی و هضم نمونهها در آزمایشگاه، محتوی فلزات سنگین در آنها توسط دستگاه جذب اتمی خوانده شد و سپس ضریب تجمع زیستی (Bioconcentration Factor) فلزات محاسبه شد. پردازش آماری نتایج نیز با استفاده از نرمافزار آماری SPSS انجام یافت.
یافته ها: بیشینه میانگین غلظت عناصر (mg/kg) در برگهای شسته نشده گونههای کنار و کهور برای آهن بهترتیب ۲۰۲/۳±۲۱۸۰/۳و ۳۱۵/۱±۲۲۳۷/۹، برای سرب بهترتیب ۹/۶±۷۶/۶ و ۴/۵±۱۱۴/۳ و برای کادمیوم بهترتیب ۱۶/۸±۶۹/۲ و ۶/۸±۱۰۷/۲ بود. از طرفی مقادیر BCF در همه ایستگاهها و برای همه عناصر، بزرگتر از ۱ بود.
نتیجه گیری: با استناد به مقادیر محاسبه شدهBCF عناصر میتوان اذعان کرد که گونههای کنار و کهور از قابلیت تجمع و انباشت فلزات سنگین برخوردار بوده و میتوان از آنها در مناطق آلوده صنعتی و شهری بهعنوان گونه بیش اندوز (Hyperaccumulator) در برداشت و استخراج گیاهی (Phytoextraction) بهره برد.
فائزه جعفری، نسرین حسن زاده،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده اند که ارزیابی سمیت و خطر بوم شناسی انواع آلاینده ها از جمله فلزات سنگین با استفاده از شاخص های اختصاصی، در ارزیابی بوم شناسی بوم سازگان های آبی ضروری است. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثر بوم شناسی حضور فلزات سنگین ( Pb, Zn, Cu, Cdو As) در آب تالاب انزلی با استفاده از شاخص اختصاصی آلودگی فلزات سنگین (HPI) انجام گرفت.
روش بررسی: ۴۳ نمونه آب از قسمت های شرقی، غربی و مرکزی تالاب انزلی برداشت شد و پس از انتقال به آزمایشگاه، مراحل آماده سازی با روش ASTM method صورت گرفت و غلظت عناصر نیز با دستگاه طیف سنجی پلاسمای جفت شده القایی (ICP-AES) تعیین شد. با توجه به غلظت فلزات سنگین در نمونههای آب، شاخص (HPI) محاسبه شد. نتایج شاخص HPI در سه طبقه کم خطر (< ۱۵)، متوسط (۱۵-۳۰)، و پرخطر (> ۳۰) طبقهبندی شد.
یافته ها: ارزش عددی شاخص HPI، در محدوده ۵۹/۳-۳/۲۳ با میانگین ۲۷/۹۷ تعیین شد که این میانگین نشان دهنده سطح آلودگی متوسط فلزات سنگین در تالاب انزلی است. شاخص HPI در قسمت شرقی تالاب انزلی و منطقه پیربازار، آلودگی شدید و خطر بومشناسی فلزات سنگین و در منطقه آب کنار وضعیت مطلوب بوم شناسی را نشان داد.
نتیجهگیری: اگر چه مقدار میانگین HPI در کل تالاب انزلی در حد متوسط است اما در برخی ایستگاه ها، خصوصا در شرق تالاب، مقدار HPI وقوع خطرات بوم شناسی در تالاب، در صورت عدم کنترل ورود آلاینده ها را در آینده نشان می دهد. بنابراین نظارت بر منابع ورود این آلاینده ها و کنترل خطرات بوم شناسی آنها ضروری است.
زهرا فرح بخش، آرش اکبرزاده، پریسا امیری، ابوالفضل ناجی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: فلزات سنگین از راههای مختلفی وارد منابع آبی میشوند و باعث ایجاد خطراتی از جمله مسمومیت، سرطانزایی و در کل ایجاد اختلال در بدن موجودات زنده میشوند. از آنجاکه ماهی کفال غذای پرمصرف مردم استان گیلان است بنابراین غلظت فلزات سنگین مس، روی و نیکل در بافت عضله ماهی کفال مورد مطالعه قرار گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه تعداد ۱۱ عدد ماهی کفال از بندرانزلی تهیه شد. پس از آمادهسازی و هضم شیمیایی بافت ماهی، میزان فلزات سنگین موردمطالعه بهوسیله دستگاه جذب اتمی تعیین شد.
یافتهها: میانگین غلظت فلزات مس، روی، نیکل در بافت عضله ماهی کفال بهترتیب بهترتیب ۰/۹۳±۱۰/۰۷، ۳/۹۹±۲۸/۳۹،۰/۵۵±۴/۰۱ میکروگرم بر گرم وزن خشک بود. غلظت فلزات بهجز فلز نیکل در نمونههای ماهی آنالیز شده در مقایسه با استانداردهای بینالمللی FAO، WHO، FDA، NHMRC و UKMAFF پایینتر بود. میزان جذب روزانه فلزات مورد مطالعه (EDI)، برای مصرفکنندگان کودک و بزرگسال، پایینتر از دوز مرجع تعیین شده توسط سازمان EPA و مصرف قابل تحمل (TI) ارائه شده توسط سازمان FAO/WHO بهدست آمد. در ارزیابی خطر سلامتی، میزان پتانسیل خطر (THQ)، برای بزرگسالان و کودکان در مصرف ۷ روز، ۳ روز و ۱ روز در هفته براساس مصرف عضله ماهی کفال کمتر از ۱ بهدست آمد. در ارزیابی خطر سلامتی، میزان شاخص خطر (HI)، برای بزرگسالان و کودکان در مصرف هفت روز در هفته، براساس مصرف عضله ماهی کفال میزان شاخص خطر در کودکان بیشتر از ۱ بود.
نتیجهگیری: براساس نتایج بهدست آمده بنظر میرسد، مصرف ماهی کفال اثر مضری بر روی سلامت مصرفکننده در گروه سنی کودکان دارد.
سعید شجاعی برجوئی، حمیدرضا عظیم زاده، اصغر مصلح آرانی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: عدم تجزیه زیستی در طبیعت و ایجاد اثرات بهداشتی نامطلوب در انسان از خصوصیات مهم فلزات سنگین است. هدف اصلی این پژوهش تعیین سطح آلودگی، تخمین ریسک های سرطانزایی و غیرسرطانزایی فلزات سنگین غبار ریزشی بر ساکنین اطراف نواحی صنعتی شهرستان اردکان است. هدف دیگر شناسایی منابع احتمالی انتشار فلزات سنگین در محیط است.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی مقطعی، غبار ریزشی فصل تابستان در اطراف صنایع کاشی سرامیک، خاک چینی، شن و ماسه و شیشه با نصب ۳۵ تله از نوع فریزبی وارونه(Inverted Frisbee) با پوشش چمن مصنوعی جمعآوری شد. غلظت Cd، Ba، Cu، Ni، Cr، Mn و V با دستگاه ICP-MS اندازهگیری شد. با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون Pearson Correlation Coefficient)) و تحلیل خوشهای (Cluster Analysis) منابع احتمالی فلزات سنگین غبار مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تعیین سطح آلودگی از شاخصهای ریسک اکولوژیکی و ارزیابی ریسکهای سرطانزایی و غیرسرطانزایی فلزات سنگین از روابط پیشنهادی سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا استفاده شد.
یافتهها: بیشترین و کمترین میانگین غلظت فلزات سنگین برای Cd و Ba اندازهگیری شد. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون و آنالیز خوشه ای موید سه منشا انسانزاد و همچنین منشا طبیعی برای فلزات سنگین غبار ریزشی بود. بر طبق شاخص پتانسیل ریسک اکولوژیکی، Cd در ۴۵/۱۰ درصد از نمونهها در کلاس آلودگی خیلی زیاد و در ۵۴/۸۸ درصد نمونهها در کلاس زیاد قرار داشت. کلاس آلودگی شاخص ریسک اکولوژیکی کلیه فلزات سنگین، متوسط تا زیاد بود. ریسک سرطانزایی Cr و Ba در کودکان و بزرگسالان بزرگتر از ۴-۱۰ تخمین زده شد. در هر دو گروه سنی، شاخص خطر برای هر فلز کوچکتر از یک و مجموع آن برای کودکان ۱/۲۹ و برای بزرگسالان ۰/۱۶ بهدست آمد.
نتیجهگیری: Cd ریسک اکولوژیکی غبار ریزشی را در منطقه افزایش میدهد. نتایج ریسک سرطانزایی فلزات سنگین نشان داد غلظت دو فلز Cr و Ba غیرمجاز است. همچنین ریسک غیرسرطانزایی در کودکان نسبت به بزرگسالان بیشتر بود.
علی عطاملکی، نیره نعیمی، یدالله فخری، هاجر شریفی ملکسری، حلیمه نصرتی، سودا فلاح،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه بحران کم آبی، باعث استفاده مجدد از فاضلاب در بخش کشاورزی شده است. وجود آلایندههایی همچون فلزات سنگین در فاضلاب، منجر به تجمع آنها در سبزیجات شده که سرانجام به مصرف کننده منتقل و اثرات جبران ناپذیری بر سلامت وی به دنبال خواهد داشت. بنابراین مطالعه حاضر با هدف مروری سیستماتیک همراه با متاآنالیز تجمع فلزات سنگین در گیاه نعناع آبیاری شده با فاضلاب انجام شد.
روش بررسی: مقالات مرتبط از پایگاههایی نظیر SID، Magiran، Iranmedex، IranDoc، Embase، Medline،PubMed ، Web of Science، Scopus و Google scholar بین سالهای ۱۹۸۲ تا ۲۰۱۹ گردآوری و دادههای مورد نیاز استخراج شد. سپس بهعلت ناهمگنی مطالعات وارد شده در پژوهش، مدل اثرات تصادفی جهت تحلیل آنها با استفاده از نرم افزار STATA ۱۴ بهکار گرفته شد. همچنین خطر غیر سرطانزایی برای ردههای سنی کودکان و بزرگسالان مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: طبق نتایج جستجو، ۱۶۹۳ مقاله تا ابتدای سال ۲۰۱۹ وارد فرایند بررسی و در نهایت ۱۲ مقاله وارد پژوهش شدند. طبق نتایج متاآنالیز، ترتیب فلزات بر حسب غلظت (mg/kg) عبارت بودند از: روی > نیکل > کروم > مس > سرب > کادمیوم. همچنین طبق نتایج ارزیابی خطر غیر سرطانزایی، مصرف نعناع اثرات سلامت قابل توجهی برای گروه سنی کودکان نسبت به بزرگسالان بهخصوص در کشورهای هندوستان و پاکستان نشان داد.
نتیجه گیری: استفاده مجدد از فاضلاب در بخش کشاورزی منجر به افزایش غلظت فلزات در گیاهانی همچون نعناع شده که احتمال خطر غیر سرطانزایی در گروههای سنی بخصوص کودکان را بالا برده است. و لذا توصیه میشود پایش مداوم منابع آبیاری، خاک و گیاهان مانع انتقال این آلایندهها به چرخه غذایی انسان شود.
سید ابوطالب صادقی، عبدالمهدی کبیری فرد، امیرارسلان کمالی، محمود دشتی زاده، محمدهادی صادقی، حسین خاج،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: علوفه مرتعی در بسیاری از کشورها منبع اصلی خوراک گوسفند و بز بوده و غلظت فلزات سنگین در این گیاهان بسیار مهم است. همچنین استان بوشهر بهعلت همجواری با خلیج فارس، وقوع جنگ های مختلف و وجود منابع مختلف نفت و گاز تحت تاثیر آلودگی زیست محیطی قرار دارد. محیط زیست و مراتع استان نیز در معرض این آلودگی ها بوده که این علوفه ها مورد تعلیف دام های مختلف قرار می گیرند. بنابراین اطلاع از وضعیت ترکیبات و سلامتی علوفه های مرتعی کمک زیادی به کارشناسان در مورد سالم بودن گوشت و شیر حیوانات چراکننده بر روی این مراتع خواهند داشت.
روش بررسی: براساس مساحت مراتع و تعداد دام موجود در نوار ساحلی، دو منطقه مرتعی باشی و رستمی انتخاب و از علوفه آنها به صورت تصادفی نمونه برداری شد. نمونه برداری از گیاهان در سه مرحله چرا (اول، وسط و آخر فصل چرا) انجام گردید. نمونه ها در سایه خشک، سپس با هم مخلوط و آسیاب شده و به آزمایشگاه ارسال شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد میانگین عناصر سرب، کبالت، کادمیوم و کروم بهترتیب، ۰/۳۰،۰/۱۵، ۰/۰۱۷ و ppm ۳/۷۳ ماده خشک در کل مراتع بود. تفاوت معنی داری در میزان عنصر کبالت در دو منطقه مورد مطالعه مشاهده گردید و میزان بقیه عناصر تفاوت معنی داری نداشتند. مقدار عنصر کادمیوم در مراحل مختلف چرا تفاوت معنی داری نشان داد طوریکه غلظت آن در مرحله اول چرا بیشترین بود.
نتیجه گیری: به طور کلی غلظت این عناصر در علوفه مراتع ساحلی منطقه تنگستان استان بوشهر در سطح قابل مجاز برای حیوانات چراکننده بوده و خطر کمبود یا مسمومیت برای دام ها وجود نداشته و بنابراین برای سلامتی انسان خطری ندارد.
امید لاهیجانی، میثم رستگاری مهر، عطا شاکری، مینا یگانه فر،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی فلزات سنگین بهویژه در محیط های آبی از مسائل مهم است. با توجه به تامین آب شرب شهر مهاباد از سد، و نیز فروش ماهی های صید شده در منطقه، غلظت فلزات سنگین در رسوبات رودخانه و سد مهاباد و خطر سلامت ناشی از مصرف ماهی های موجود در منطقه بررسی شد.
روش بررسی: نمونه برداری رسوب از ۲۱ ایستگاه در رودخانه و سد مهاباد و ۱۶ نمونه ماهی (دو گونهSander lucioperca و Abramis brama) انجام شد. نمونه ها بعد از آماده سازی به روش ICP-MS آنالیز شدند. برای تحلیل داده ها از ضریب غنی شدگی (EF)، شاخص خطر بوم شناختی (RI)، شاخص های ریسک سلامت، تحلیل مولفه اصلی (PCA) و آزمون Mann-Whitney استفاده شد.
یافتهها: مقادیر EF و RI فلزات سنگین در رسوب پایین بود اما بیشینه غلظت سرب، روی، مس، آرسنیک و منگنز بهترتیب به ۳۶، ۱۶۲، ۷۴، ۲۲/۸ و mg/kg ۳۲۲۱ می رسد. این امر بهویژه در نمونه های مربوط به رودخانه و در پایین دست سد مشهود است. با این وجود تجمع فلزات سنگین در بافت ماهی ها موجب شده است که مقادیر خارج قسمت خطر کل (THQ) بهویژه برای آرسنیک (۱/۱۹)، و شاخص خطر (بیش از ۱) و مقدار میزان مصرف روزانه (EDI) برای مس (۱/۶۴) در منطقه بالا باشد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شرایط فیزیکوشیمیایی مناسب برای تحرک عناصر در رودخانه و سد مهاباد فراهم است. بنابراین نیاز به بررسی تحرک و زیست دسترس پذیری فلزات سنگین در رسوب منطقه و پایش مستمر غلظت فلزات سنگین در آب، رسوب و ماهی منطقه وجود دارد.
بهاره قریشی، حسن اصلانی، محمد شاکر خطیبی، سپیده نعمتی منصور، محمد مسافری،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: لجن حاصل از تصفیه خانه های فاضلاب شهری در صورت آلودگی به فلزات سنگین و ورود به محیط می تواند باعث ایجاد ریسک بهداشتی و اکولوژیکی شود. هدف این پژوهش ارزیابی میزان آلودگی و ریسک اکولوژیکی فلزات سنگین در لجن های تصفیه خانه فاضلاب شهری استان آذربایجان شرقی است.
روش بررسی: ۹ نمونه لجن بهصورت مرکب از بسترهای لجن خشک کن تصفیه خانه فاضلاب شهری استان آذربایجان شرقی جمع آوری و غلظت فلزات سنگین آنها اندازه گیری شد. شاخص تجمع زمینی، شاخص آلودگی و شاخص ریسک اکولوژیکی با استفاده از روابط مربوطه جهت تعیین ریسک اکولوژیکی فلزات سنگین در لجن فاضلاب محاسبه گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که تغییرات روند غلظت فلزات بهصورت Zn>Cu>Pb>Cr>Ni>As>Hg>Cd بود. براساس حداکثر مجاز استاندارد (MPS) و شاخص Muller، سطح آلودگی کادمیوم و مس پایین، روی متوسط، آرسنیک و سرب شدید و جیوه خیلی شدید ارزیابی میشود. براساس MPS، شاخص آلودگی تک فاکتوره و شاخص آلودگی سنتتیک بهترتیب کمتر از عدد ۱ و ۰/۷ است که نشان دهنده عدم آلودگی لجن و ایمن بودن کاربرد آن در کشاورزی است. در مقایسه با غلظتهای پوسته زمین، ریسک قابل توجه اکولوژیکی در مورد سرب، ریسک زیاد در مورد آرسنیک و کادمیوم و ریسک خیلی زیاد در مورد جیوه مشاهده میشود. تفاوت معنیداری بین مقادیر فلزات سنگین با حدود MPS مشاهده گردید (۰/۰۵ p<).
نتیجه گیری: اگرچه غلظت های فلزات سنگین، زیر MPS ارائه شده توسط USEPA هستند، با این حال نمونه های لجن در مقایسه با غلظت متوسط پوسته زمین نشان دهنده درجه بالایی از ریسک اکولوژیکی بالقوه برای محیط هستند. پایش دوره ای کیفیت لجن قویا توصیه می شود.
عباس طاعتی، محمد حسن صالحی، جهانگرد محمدی، رضا مهاجر،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی فلزات سنگین خاکهای سطحی به یک نگرانی جدی تبدیل شده است. این مطالعه با هدف ارزیابی پتانسیل خطرپذیری آلودگی فلزات سنگین بر سلامت انسان در خاک های سطحی مناطق صنعتی اراک، مرکز استان مرکزی واقع در غرب ایران انجام شد.
روش بررسی: ۲۳۵ نمونه خاک سطحی از عمق cm ۰-۵ جمعآوری شد. غلظت فلزات سرب، کادمیم، نیکل، روی، مس و آرسنیک به روش هضم با اسید نیتریک N ۴ عصارهگیری شد. سطح آلودگی خاکهای منطقه با استفاده از شاخص زمین انباشتگی و فاکتور غنیشدگی اندازهگیری گردید. برای ارزیابی خطرپذیری سلامت فلزات سنگین از مدل ارائه شده توسط سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا استفاده شد.
یافتهها: میانگین غلظت سرب، کادمیم، آرسنیک، مس، نیکل و روی بهترتیب ۳۷/۸۸، ۱/۱۷، ۱۵۱/۷۸، ۱۳/۴۸، ۹۲/۹۸ و mg/kg ۱۰۴/۰۴ بود. مقادیر فاکتور غنیشدگی محاسبه شده برای نمونههای خاک از بدون غنیشدگی تا غنیشدگی قابل توجه متغیر بود. میانگین شاخص زمین انباشتگی برای سرب، کادمیم، مس، نیکل، روی و آرسنیک بهترتیب ۰/۳۷، ۱/۵۹، ۲/۵۳-، ۰/۴۸-، ۰/۶۳- و ۲/۹ بهدست آمد. خطر غیر سرطانی (HQ) برای کودکان و بزرگسالان در مسیر بلع بیشتر از جذب پوستی و تنفس بود. شاخص خطر تجمعی غیر سرطانی (HI) برای همه فلزات سنگین مورد مطالعه به جز آرسنیک کمتر از سطح ایمن (۱≥HI) بود. بیشترین مقدار خطر سرطانی (CR) نیز مربوط به آرسنیک و گروه سنی کودکان با مقدار ۴-۱۰× ۲/۳۷در مسیر بلع بود.
نتیجهگیری: خطر سرطانی (CR) آرسنیک در کودکان و بزرگسالان بیشتر از ۴ -۱۰× ۱ است که نشاندهنده خطرپذیری غیر قابل قبول است.
محمد رضوانی قالهری، فائزه عسگری ترازوج، محمد باقر میران زاده، غلامرضا مصطفایی، صفا کلته،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی سبزیها به فلزات سنگین را نمیتوان دستکم گرفت. یکی از مهمترین جنبههای تضمین کیفیت مواد غذایی عدم آلودگی سبزیها به فلزات سنگین است.
روش بررسی: این مطالعه روی ۴ نوع سبزی پرمصرف بهصورت خام از مراکز توزیع سبزی شهرستان کاشان انجام شد. بهمنظور سنجش نوع سبزی مصرفی پرسشنامههایی در مراکز بزرگ توزیع سبزیها در شهر کاشان بهطور تصادفی به افراد داده شد. غلظت فلزات سنگین با استفاده از دستگاه ICP اندازهگیری شد. بهمنظور بررسی میزان قرار گرفتن در معرض خطر از شبیه سازی مونت کارلو استفاده شد.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان میدهد که سرب بیشترین غلظت را در بین فلزات سنگین در سبزی جعفری (µg/g ۰/۹۸±۴/۸)، گشنیز (µg/g ۱/۳±۳/۸) و ریحان (µg/g ۰/۹۴±۳) را دارد و در سبزی تره فلز سنگین کروم (µg/g ۱/۶±۲/۸) است. همچنین نتایج نشان میدهد که با در نظر گرفتن ضریب اطمینان ۹۵ درصد بیشترین مقدار THQ در صدک ۹۵ام برای سبزی ریحان، تره و جعفری بهترتیب در فلزات سنگین سرب، کروم و سرب مشاهده شده است که این مقادیر بهترتیب برابر با ۰/۷، ۰/۳۹ و ۱/۰۳۴ است.
نتیجه گیری: بهطورکلی غلظت دو فلز سنگین کروم و سرب در نمونههای موردبررسی بیشتر از حدود رهنمود WHO/FAO بود و مقدار THQ فقط در سبزی جعفری برای فلز سنگین سرب بیشتر از ۱ شد. بدین معنی است که غلظت سرب موجود در سبزی جعفری میتواند ریسک عوارض غیرسرطانزا را افزایش دهد.
محسن محمدی گلنگش، رضوان قاسمی ذوالپیرانی، محمد نعیمی جوبنی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی خاکهای کنار جادهای به فلزات سنگین یک تهدید جدی برای اکوسیستم خاک و سلامتی انسانها محسوب میشود. از اینرو، هدف از این مطالعه تعیین غلظت و ارزیابی آلایندگی فلزات سنگین در خاکهای کنار جادهای در مسیر جاده قدیم رشت ـ قزوین است.
روش بررسی: پس از بازدیدهای میدانی و حذف جادههای درون شهری، تعداد ۱۰ ایستگاه خارج از شهر انتخاب گردید و نمونه برداری با سه تکرار از خاکهای سطحی کنار جادهای در اطراف جاده قدیم رشت ـ قزوین انجام شد. نمونهها پس از آماده سازی اولیه و عملیات هضم اسیدی، بوسیله دستگاه ICP-OES اندازهگیری شد. جایگاه کیفیت خاک منطقه با استفاده از شاخص زمین انباشتگی (Igeo) و شاخص پتانسیل خطر اکولوژیکی (PERI) تعیین گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین غلظت Zn، Cu، Ni و Pb در خاکهای کنار جادهای بهترتیب ۵۸/۰۷، ۱۹/۹۶، ۲۰/۲۶ و mg/kg ۲۳/۲۱ است. غلظت فلزات Zn و Ni بیشتر از غلظت زمینه بهدست آمد و مقدار Zn فراتر از استاندارد آلودگی WHO بود. پتانسیل خطر اکولوژیکی منطقه با میانگین ۸۶/۲۴، بیانگر خطر کم برای همه فلزات مورد مطالعه بود. براساس نتایج شاخص زمین انباشتگی منطقه مورد مطالعه برای فلز Niدر سطح آلودگی متوسط طبقه بندی شد.
نتیجهگیری: جادههای قدیمی بهعنوان یکی از کانونهای آلودگی برای اراضی پیرامونی شناخته شدهاند. اگرچه انتظار میرود همواره غلظت آلایندهها در اطراف جاده بسیار بالا باشد اما بررسی و بازدیدهای میدانی نشان میدهد که ترمیم و تعریض جاده، عملیات کشاورزی در اراضی حاشیهای و وزش باد در مناطق کوهستانی عاری از پوشش گیاهی مانع از تجمع بار آلودگی ناشی از حمل و نقل در خاکهای سطحی در منطقه شده است.
آرام آرپناهی، سینا عطارروشن، سیما سبزعلیپور، ایمان آرپناهی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: آلاینده های منتشر شده از صنایع در صورت ورود به زنجیره غذایی می تواند سلامت انسان را با مخاطره مواجه سازد، از این رو پایش محیطی آنها ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با هدف بررسی تجمع زیستی فلزات سنگین سرب، مس و نیکل و میزان شاخص تحمل آلودگی هوا در درختان کهور پاکستانی و کنوکارپوس در سال ۱۳۹۹ در شهرستان ماهشهر انجام شد.
روش بررسی: به منظور بررسی تجمع زیستی فلزات سنگین در شهرستان ماهشهر از دو گونه درختی کهور پاکستانی و کنوکارپوس به تفکیک تعداد ۱۵ پایه انتخاب و ضمن ثبت مختصات هر درخت تعداد ۴ نمونه برگ از هر درخت و در مجموع ۶۰ نمونه از هر گونه برداشت و به آزمایشگاه منتقل گردید. غلظت فلزات سنگین پس از آماده سازی نمونه ها و طی فرایند هضم با استفاده از دستگاه جذب اتمی قرائت شد. در این مطالعه از آزمون کولموگراف اسمیرنوف جهت نرمال بودن داده ها، آزمون های T مستقل جهت تعیین سطح معنی داری و سپس همبستگی پیرسون استفاده شد. پهنه بندی غلظت هر فلز سنگین در سطح شهرستان نیز با استفاده از نرم افزار Ver,۱۰.۴ Arc GIS انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد گونه کنوکارپوس بیشترین مقادیر مربوط به غلظت فلز سرب (mg/kg ۰/۰۳۵ ± ۰/۱۲۲۳)، مس (mg/kg ۰/۰۵۳ ± ۰/۲۱۰۱) و نیکل (mg/kg ۰/۰۹۴ ± ۰/۲۰۲۳) را به خود اختصاص داد. بررسی همبستگی بین فلزات سنگین نشان داد افزایش یا کاهش یک فلز هیچ تاثیری در مقادیر سایر فلزات ندارد. مقایسه شاخص تحمل آلودگی هوا در گونه کنوکارپوس (mg/kg ۰/۰۲۶ ± ۶/۵۳) بیشتر از کهور پاکستانی (mg/kg ۰/۰۲۹ ± ۴/۷۷) برآورد شد. نتایج حاصل از پهنهبندی نیز نشان داد جنوب و جنوب شرقی شهرستان ماهشهر بیشترین تجمع فلزات سنگین را در برگ درختان دارد.
نتیجه گیری: گونه کنوکارپوس قابلیت تحمل آلودگی هوای بیشتری نسبت به کهور پاکستانی دارد و از این جهت مناسب توسعه در مناطق با سطح آلودگی بالا است. همچنین پهنهبندی تجمع زیستی فلزات سنگین نشان داد جنوب و جنوب شرقی شهر ماهشهر به دلیل تجمع مراکز صنعتی نیازمند کاشت درختان با سطح مقاوم بالا نسبت به آلودگی فلزات سنگین است.
شهلا کریمیان، سکینه شکوهیان، غلامرضا موسوی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: مواد زائد شهری از منابع مهم آلاینده بوده و آلودگی خاک لندفیل به فلزات سنگین از چالشهای رایج بوده است. هدف از این مطالعه ارزیابی ریسک اکولوژیک فلزات سنگین موجود در خاک لندفیل تهران و منطقه مسکونی مجاور آن بوده است.
روش بررسی: پس از مشاوره با کارشناسان و براساس تاسیسات پردازش پسماند، ۱۲ نقطه انتخاب و در ۴ فصل نمونهبرداری گردید. هضم نمونه خاک با چهار اسید HNO۳:HClO۴:HCl:HF انجام و غلظت فلزات با دستگاه ICP-OES قرائت و ریسک اکولوژیکی محاسبه شد. از آزمونهای کولموگراف-اسمیرنوف، کروسکال-والیس و ضریب همبستگی پیرسون جهت تعیین ارتباط بین غلظت فلزات با فصول و نقاط نمونهبرداری استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که ترتیب غلظت فلزات به صورت آلومینیوم>آهن>منگنز>روی> کروم>سرب>مس>نیکل>کبالت >آرسنیک>کادمیوم بود. آزمون ناپارامتری کروسکال-والیس و مقایسات زوجی نشان از تفاوت معنیدار بین غلظت فلزات در نقاط و فصول مختلف نمونهبرداری بهخصوص در فصول بارانی داشت. ضریب همبستگی پیرسون ارتباط قوی و مثبت بین میانگین غلظت مس-سرب، مس-روی و سرب-روی بهترتیب برابر با ۰/۹۳۲، ۰/۸۷۴ و ۰/۸۸۳ نشان داد. فلز مس در سایت کمپوست و تخمیر دارای بالاترین فاکتور آلودگی با مقادیر ۱۳/۲ و ۹/۸۹ بوده و شاخص زمین انباشتگی هم تاییدی بر آلودگی آنتروپوژنیک خاک منطقه بود. ریسک اکولوژیک در محدوده ۶۷/۳ تا ۱۵۴/۷ متغیر بوده که ترتیب عناصر به صورت کادمیوم>مس>سرب>نیکل>آرسنیک>کروم>روی>کبالت>منگنز بود.
نتیجهگیری: با توجه به ریسک اکولوژیکی متوسط تا شدید فلزات در منطقه مورد بررسی و غلظت بالاتر آنها نسبت به غلظت زمینه، میتوان دریافت که تغییرات فلزات و آلودگی خاک متاثر از فعالیتهای صورت گرفته در لندفیل است.
نیره سادات حسینی، سهیل سبحان اردکانی، مهرداد چراغی، بهاره لرستانی، هاجر مریخپور،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: پایش و پالایش انتشارات حاصل از ترافیک راهکاری مناسب به منظور ایجاد زیست بوم امن برای زیست مندان است. از اینرو، این پژوهش با هدف ارزیابی قابلیت پایش و پالایش زیستی فلزات سنگین روی، سرب و نیکل توسط اندام های هوایی و زیرزمینی گونه های بومادران و ازمک مستقر در حاشیه جاده های برون شهری همدان در سال ۱۳۹۸ انجام یافت.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، پس از انتخاب ۳ ایستگاه نمونه برداری، در مجموع ۱۲۶ نمونه گیاهی و ۶۳ نمونه خاک برداشت شد. پس از آماده سازی و هضم اسیدی نمونه ها در آزمایشگاه، محتوی عناصر در آنها توسط روش طیفسنجی نوری پلاسمای جفتشده القایی (ICP-OES) خوانده شد. همچنین، ضریب تغلیظ زیستی (BCF)، تجمع زیستی (BAF)، فاکتور انتقال (TF) و شاخص انباشت فلزات (MAI) محاسبه شد. پردازش آماری نتایج نیز با استفاده از نرمافزار آماری SPSS انجام یافت.
یافته ها: میانگین مقادیر BCF و BAF در هر دو گونه بومادران و ازمک و برای همه عناصر بزرگ تر از ۱ بود. از طرفی بومادران دارای TF بزرگ تر از ۱ برای عنصر روی و ازمک دارای TFبزرگ تر از ۱ برای عناصر روی و سرب بود. بیشینه میانگین مقادیر MAI در شاخسار شسته نشده، شسته شده و ریشه نیز به ترتیب برابر با ۹۸/۴۸، ۶۴/۸۷ و ۷۲/۳۸ و مربوط به بومادران بود.
نتیجه گیری: با استناد به میانگین مقادیر محاسبه شده BCF، BAF و TF عناصر می توان اذعان داشت که گونه های بومادران و ازمک از قابلیت برداشت و تثبیت فلزات سنگین برخوردار بوده و استفاده از آنها برای پایش و پالایش فلزات سنگین از خاک و هوا در مناطق آلوده توصیه میشود.
سمانه زراعتکاری، عطا شاکری، میثم رستگاری مهر،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: بهدلیل اهمیت رودخانه مرداب، غلظت و توزیع فلزات سنگین در رسوبات رودخانه مرداب و بخشی از ساحل دریای خزر؛ متأثر از رودخانه مرداب ارزیابی شد. همچنین با توجه به احتمال آزاد شدن فلزات سنگین رسوبات به ستون آب و انتقال به محصولات زراعی، خطر سلامت ناشی از مصرف برنج در منطقه ارزیابی شد.
روش بررسی: ۲۱ نمونه رسوب و ۴ نمونه برنج از شالیزارها در مسیر رودخانه جمع آوری شد. محتوای فلزات سنگین نمونه ها با استفاده از ICP-MS اندازه گیری شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب غنی شدگی (Enrichment Factor)، شاخص خطر بوم شناختی (Ecological Risk Index)، شاخص خطر سلامت، و تحلیل مولفه اصلی (PCA) و من ویتنی Mann-Whitney)) انجام شد.
یافتهها: غلظت عناصر در نمونه های رسوب ساحلی بیشتر از رسوبات رودخانه مرداب بود. نتایج، خطر کم تا متوسط عناصر در اکثر ایستگاه ها جز دو ایستگاه ساحلی برای کروم با خطر قابل توجه از نظر آلودگی نشان داد. تحلیل مولفه اصلی عناصر را در سه مولفه با منشا متفاوت رده بندی کرد. همچنین تخمین دریافت هفتگی عناصر از طریق مصرف برنج کمتر از مقادیر مجاز دریافت این عناصر است.
نتیجهگیری: غلظت فلز کروم در رسوبات به ویژه رسوبات ساحلی بالاست که ممکن است بخشی از آن ناشی از تمرکز کانی سنگین (کروم) در رسوبات ساحلی باشد، بنابراین منشأ عناصر بهویژه کروم باید از طریق روش هایی مانند استخراج ترتیبی تعیین شود. از طرفی با وجود آلودگی رسوبات رودخانه و مصرف بالای برنج در بین مردم منطقه، خطری مصرف کنندگان برنج را از نظر آلودگی فلزات سنگین تهدید نمی کند.
ملیحه افخمی، فاضل امیری، طیبه طباطبایی،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: کمبود آب در مناطق خشک و نیمه خشک یکی از مهمترین عوامل محدودکننده تولید محصولات کشاورزی محسوب می شود. از اینرو، استفاده از منابع آب غیرمتعارف نظیر فاضلاب تصفیه شده شهری در این مناطق مورد توجه قرار گرفته است. ورود پساب به خاک ممکن است باعث انباشته شدن فلزات سنگین در خاک شود. آلودگی خاک به این فلزات موجب جذب بهوسیله گیاه و ورود آنها به زنجیره غذایی گردد. در این پژوهش گلخانه ای، تغییرات غلظت فلزات سنگین سرب (Pb) و کادمیوم (Cd) حاصل از مصرف پساب شهری در خاک و گیاه فلفل دلمهای (Capsicum annuum) مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: آزمایش گلدانی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار و تیمارهای آبیاری شامل آب چاه، پساب تصفیه شده و پساب رقیق شده فاضلاب انجام گرفت. برای ارزیابی اثرات تیمارهای مختلف آبیاری بر خاک، پارامترهای اسیدیته (pH)، هدایت الکتریکی (EC)، غلظت فلزات سنگین سرب و کادمیوم در خاک مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، برای اثرات تیمارهای آبیاری بر گیاه فلفل دلمه ای، پارامترهایی وزن زیست توده، وزن تر و خشک و غلظت سرب و کادمیوم (در شاخه، میوه و ریشه) اندازهگیری شد. مقدار سرب و کادمیوم در فلفل با ICP-OES اندازه گیری شد. میانگینها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) مقایسه شد و برای تعیین تفاوت بین گروهها از آزمون دانکن (Duncan) استفاده شد (۰/۰۵> p). همچنین از آزمون t مستقل (Independent t-test) برای بررسی تفاوت غلظت سرب و کادمیوم در خاک و آب استفاده شد (۰/۰۵> p).
یافته ها: نتایج تجزیه شیمیایی خاک و اندام فلفل نشان داد آبیاری با پساب سبب افزایش معنیدار غلظت سرب و کادمیوم در خاک و در شاخه، میوه و ریشه فلفل نشد. غلظت سرب و کادمیوم در خاک و در شاخه، میوه و ریشه فلفل در محدوه غلظت مجاز و استاندارد بود. تفاوت غلظت سرب و کادمیوم در خاک پیش از کشت معنیدار نبود، اما در پایان دوره مطالعه، غلظت سرب در فلفل بیشتر از غلظت کادمیوم بود. استفاده از پساب باعث افزایش وزن تر و خشک در ریشه، شاخه و میوه فلفل شد.
نتیجه گیری: آبیاری با پساب بر افزایش غلظت سرب و کادمیوم در ریشه و اندام هوایی گیاه فلفل مؤثر نبود (۰/۰۵> p). نتایج این مطالعه محدود به یک فصل رشد است و با ادامه کاربرد فاضلاب شهری، غلظت سرب و کادمیوم در خاک و سپس در گیاه ممکن است از حد استاندارد تجاوز کند. بهویژه در مورد سرب که به نظر میرسد تمایل کمی به افزایش نسبت به خاک اولیه و اندام فلفل نشان داده است. از اینرو، ادامه این تحقیق برای ارزیابی اثرات درازمدت پساب تصفیه شده شهری بوشهر بر غلظت عناصر سنگین در خاک و گیاه و بر خواص خاک توصیه میشود، هر چند که بایستی اذعان داشت که براساس توصیههای فنی کاربرد پساب تصفیه شده قابل توصیه نیست ولی در موارد ضروری با احتیاط میتواند استفاده شود.
صادق حسیننیایی، محمد جعفری، علی طویلی، سلمان زارع،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه آلودگی خاک و آب با فلزات سنگین یکی از چالشهای مهم در سراسر جهان است. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت آلودگی خاکهای اطراف یک معدن سرب و روی است.
روش بررسی: در تابستان ۱۳۹۸ تعداد ۱۰۰ نمونه خاک از اطراف معدن برداشت و خصوصیات بافت، اسیدیته، شوری، کلسیم کربنات، ماده آلی و فلزات سنگین کروم، کبالت، روی، سرب و کادمیوم اندازهگیری شدند. شاخصهای فاکتور آلودگی (PI)، ضریب غنیشدگی (EF)، انباشت ژئوشیمیایی (Igeo)، احتمال سمیت (MERMQ)، بار آلودگی (PLI)، غنیشدگی زمینه (PIN)، امنیت آلودگی (CSI) و نمرو (PINemerow) فلزات سنگین محاسبه شدند. همبستگی بین متغیرهای خاک و تعیین منشأ فلزات با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA) انجام شد.
یافتهها: میانگین غلظت کروم، کبالت، روی، سرب و کادمیوم بهترتیب ۹۲، ۲۱/۳۳، ۴۵۳/۹۸، ۳۵۱/۲۴ و mg/kg ۴/۲۸ است. میزان آلایندگی فلزات براساس شاخصهای PI، EF و Igeo برای عناصر کروم و کبالت (متوسط)، روی (قابل توجه) و سرب و کادمیوم (خیلی شدید) است. نتایج شاخصهای MERMQ، PLI، PIN، CSI و PINemerow آلودگی بالای خاک منطقه به فلزات سنگین را نشان داد. براساس آنالیز PCA عناصر سرب، روی و کادمیوم در یک گروه قرار میگیرند که دارای منشأ انسانزاد هستند. کروم و کبالت نیز با همبستگی ۸۸ درصد دارای منشأ زمینشناسی یکسان هستند.
نتیجهگیری: فعالیتهای معدنکاوی بایستی با احتیاط بیشتری صورت گیرد و تمهیداتی جهت کاهش آلودگی صورت بگیرد.
زینب علیزاده، کاووس دیندارلو، محسن حیدری،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی فلزات سنگین گردوغبار ترسیب شونده بر روی سطوح داخلی مدارس ابتدایی ممکن است سلامت دانش آموزان را تحت تاثیر قرار دهد و ریسک بهداشتی این نوع آلودگی باید ارزیابی گردد. بنابراین، اهداف این مطالعه شامل سنجش محتوای فلزات سنگین گردوغبار ترسیب شونده در محیط داخلی مدارس ابتدایی شهر بندرعباس و ارزیابی ریسکهای بهداشتی مربوطه بودند.
روش بررسی: در این مطالعه، نمونههای گردوغبار ترسیب شونده از سطوح داخلی مدارس ابتدایی شهر بندرعباس جمعآوری شدند. نمونههای گردوغبار ابتدا با استفاده از محلول aqua regia هضم شدند و سپس محتوای فلزات آنها توسط دستگاه ICP-OES سنجش شد. برای ارزیابی ریسک بهداشتی منتسب به این آلودگی، دوزهای دریافتی روزانه از مسیرهای بلعیدن، استنشاق و جذب پوستی برآورد گردیدند. سپس ریسکهای غیرسرطانزایی و سرطانزایی با درنظر گرفتن دوزهای دریافتی روزانه و فاکتورهای سمیت محاسبه شدند.
یافتهها: متوسط غلظت آرسنیک، کادمیوم، کبالت، کروم، نیکل و سرب در گردوغبار ترسیب شونده به ترتیب برابر mg/kg ۵/۴۵، mg/kg ۰/۵۸، mg/kg ۱۱/۴۴، mg/kg ۶۹/۷۲، mg/kg ۸۳/۹۵ و mg/kg ۶۶/۷۲ بود. سطح ریسک غیرسرطانزایی برای تمام فلزات کمتر از حد آستانه بود، درحالیکه سطح ریسک سرطانزایی آرسنیک (۶-۱۰×۲/۱۸) فراتر از حد آستانه ارزیابی گردید.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که گردوغبار ترسیب شونده در مدارس ابتدایی به سطوح مختلفی از فلزات سنگین آلوده است. ارزیابی ریسک بهداشتی نشان داد که تماس با گردوغبار ترسیب شونده حاوی فلزات سنگین در مدارس ابتدایی بندرعباس ریسک غیرسرطانزایی قابل توجهی ایجاد نمیکند اما ریسک سرطانزایی آرسنیک فراتر از حد آستانه است که باید مورد توجه قرار گیرد.
یوسف دادبان شهامت، حامد محمدی، نسرین سنگبری، غلامرضا روشندل، مینا قهرچی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: با گسترش شهرنشینی و توسعه صنعت، آلودگی محیط زیست از جمله منابع آب آشامیدنی به فلزات سنگین به یک مشکل جهانی تبدیل شده است. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف اندازه گیری غلظت سرب و کادمیوم در آب شبکه توزیع شهر گرگان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی-مقطعی است که در آن غلظت فلزات سنگین سرب و کادمیوم در ۲۵ ایستگاه مختلف شبکه آبرسانی شهر گرگان از اردیبهشت ماه تا مهرماه سال ۱۳۹۷ توسط دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. جهت انجام آزمونهای آماری از نرم افزار SPSS ver ۲۲ استفاده شد. همچنین نقشههای پهنه بندی براساس غلظت این دو فلز توسط نرم افزار سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) تهیه شد.
یافتهها: نتایج حاصل از سنجش غلظت سرب و کادمیوم نشان داد که تمامی مقادیر سنجش شده کمتر از استانداردهای ملی و بین المللی است. به طور کلی میانگین غلظت سرب و کادمیوم به ترتیب µg/L ۴/۳۸ و µg/L ۰/۱ بدست آمده است. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که بین غلظتهای بدست آمده از فلز سرب در ماههای مختلف اختلاف معنیداری (۰/۰۱ >p ) وجود داشته است. همچنین نقشه پراکنش سرب و کادمیوم نشان داد که در نواحی مرکزی و برخی نواحی مرزی غلظت این دو فلز بیشتر است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج بدست آمده میتوان دریافت که غلظت فلزات سنگین سرب و کادمیوم در آب شرب شبکه آبرسانی شهرگرگان در حدود مجاز استانداردهای ملی و بین المللی قرار داشته است.
غلامعلی جاودان، حمیدرضا غفاری، ضحی حیدری نژاد، ناهید زراعی، سمیه حسینوند تبار، فاطمه پوررمضانی، مهرداد احمدی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: چای بهدلیل عطر، طعم و خواص دارویی مفیدی که دارد بهعنوان یکی از محبوبترین و پرمصرفترین نوشیدنیها در جهان شناخته شده است. آلودگی چای با فلزات سنگین ممکن است تهدید جدی برای سلامتی انسان باشد. هدف از این مطالعه بررسی غلظت عناصر بالقوه سمی (آرسنیک، سرب، مس، کادمیوم و جیوه) در چای سیاه وارداتی به جنوب ایران و ارزیابی ریسک سرطانزایی و غیر سرطانزایی مواجهه با آنها برای مصرفکنندگان بود.
روش بررسی: بدین منظور ۹۴ نمونه چای سیاه از ۱۵ برند وارداتی از هندوستان در سال ۱۳۹۹ انتخاب شدند. غلظت فلزات سنگین با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. بعد از تعیین غلظت فلزات سنگین در نمونههای چای سیاه ارزیابی ریسک سلامتی با استفاده از تکنیک شبیهسازی مونت کارلو تعیین گردید.
یافتهها: براساس نتایج میانگین غلظت فلزات سنگین آرسنیک، سرب، مس، کادمیوم و جیوه به ترتیب برابر با ۰/۰۲±۰/۰۳، ۰/۱۶±۰/۲۲، ۷/۶۹±۱۵/۶۷، ۰/۰۱±۰/۰۲ و mg/kg ۰/۰۰۵±۰/۰۰۶ بود. مقادیر شاخص خطر غیر سرطانزایی (HQ) فلزات سنگین آرسنیک، سرب، مس، کادمیوم و جیوه به ترتیب برابر با ۲-۱۰×۱/۰۷، ۳-۱۰×۶/۳۷، ۵-۱۰×۳/۴۵، ۲-۱۰×۲/۰۵ و ۴-۱۰×۷/۱۹ بود.
نتیجهگیری: بنابراین با توجه به یافتهها میتوان نتیجهگیری کرد که مقادیر غلظت عناصر بالقوه سمی (آرسنیک، سرب، مس، جیوه و کادمیوم) در چای سیاه با سطح استاندارد ایران و رهنمود سازمان جهانی بهداشت سازگار بود. همچنین میانگین شاخص خطر سرطانزایی برای فلز آرسنیک ۶-۱۰×۴/۴۹ بود که بسیار پایینتر از سطح قابل قبول خطر سرطانزایی است (۶-۱۰). بنابراین مقادیر غلظت پنج عنصر بالقوه سمی در چای سیاه مورد مطالعه هیچ خطر قابل ملاحظهای را برای مصرفکنندگان نشان ندادند.